كوشاكوشا، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

كوشا فرشته تكرار نشدني زندگي ما

برای عاطفه عزیزم

     برای عاطفه... خواهر کوچک همیشه مهربان و تکرار نشدنی ام برای تو می نویسم اینبار عاطفه عزیزم به بهانه سالروز تولدت... برای توخواهر دوست داشتنی ام و یگانه خاله مهربان کوشا... برای تو که یادآور تمام خاطرات و احساسات خوب کودکی ام  هستی؛احساساتی که خاطره شان منحصر به من و تواست و دیگر هیچ... کودکی خوب تکرار نشدنی مان...خنده های یواشکی... قهر کردن هایمان یادت هست ؟به ساعتی تماما فراموش می شد. هنوزعاشق اون بستنی های یخی که خودمان درست می کردیم تا ظهر تابستانمان را کودکانه جشن بگیریم هستم... اینروزها که می بینم کمتر از من و حمید عزیزم نیست این لحظه لحظه شمردن هایت برای رسیدن کوچولوی مسافر عزیزمان عاشقانه تر د...
10 فروردين 1390

خدا و دیگر هیچ...

   پسرم کوشا؛  به دنبال خدا نگرد ..... خدا در بیابان های خالی از انسان نیست ...... خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست ..... خدا در مسیری که به تنهایی آن را سپری می کنی نیست .... خدا آنجا نیست .... به دنبالش نگرد. خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست. در قلبیست که برای تو می تپد .... خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد ... خدا آنجاست ....... خدا در خانه ای است که تنهایی در آنجا نیست، در جمع عزیزترین هایت است ... خدا در دستی است که به یاری می گیری ... در قلبی است که شاد می کنی، در لبخندی است که به لب می نشانی ......... خدا در دیر و بتکده و مسجد نیست .... لابلای کتاب های کهنه نیست .... ا...
5 فروردين 1390

شروع سالی دیگر

  سال نو مبارک      امسال آخرین سال تحویل دو نفره من و حمید عزیزم بود ... زیبا بود آخرین دو نفره مان به خاطرحضور معجزه ای که در راه داریم ... میدانم که با وجود تو لحظه لحظه زندگیمان زیبا و متبلور خواهد بود... کوشای عزیزم موقع تحویل سال بعد از خواندن دعای یا مقلب القلوب هر آنچه نیکی و خوبیست برایت از خدای مهربون طلب کردم ... توهم برای ما دعا کن ... سال نو مبارک کوچولوی سی و یک هفته ای  ما... و خداوند در این سال جدید مثل همیشه نگهبانمان باد... ...
1 فروردين 1390

این روز های آخر سال...

    همیشه عاشق روزهای آخر سالم عاشق اینکه برم تو خیابان و به شور و حال مردم برای خرید سال نو نگاه کنم  ... نگاه کنم به تنگای ماهی جلوی درب مغازها به ظرفای  سبزه وگلدانهای بنفش و صورتی سنبل ها ... نگاه کنم به ظرفهای بسته بندی شده سنجد و سمنو... نگاه کنم به صورت شاد بچه ها که فقط منتظرن سال تحویل بشه تا بتونن کفشای نو و لباسای نویی که خریدن رو بپوشن... عاشق چیدن سفره هفتسین ... عاشق این روزهای پر کار و پر از جنب و جوشم ...من عاشق روزهای آخر سالم... خدایا دعا می کنم امسال هم سالی مملو از سلامتی و شادی برای مردم سرزمینم و برای آنان که دوستشان دارم باشد... دعا می کنم لذت مادر شدن رو به تمام زنان سرزمینم که آ...
28 اسفند 1389

لالا لالایی

گنجشک لالا؛ سنجاب لالا آمد دوباره مهتاب بالا     لالالالایی لالالالایی     لالالالالا  لالالالایی گلدون خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت؛خوابیده بیشه          جنگل لالا          برکه لالا شب بر همه خوش ؛ تا صبح فردا شب بر همه خوش ؛ تا صبح فردا     لالالالایی لالالالایی     لالالالالا  لالالالایی   ...
22 اسفند 1389

سونوگرافی چهار بعدی

     چند روزه که من و بابا حمید برای رسیدن امروز روزشماری می کردیم چون قرار بود بریم سونوگرافی و دوباره شما عزیز دلمون رو تو صفحه مانیتور ببینیم و با شیطنت های شما کلی حال کنیم این چهارمین سونوگرافی بود که انجام دادم اولیش که تو هفته 6 بود و شما اندازه یه عدس بودی اما با همون اندازه خیلی خیلی کوچیک یه قلب تپنده خوشگل داشتی... اما امروز قرار بود سونوگرافی چهاربعدی انجام بدم برای همین خیلی هیجانزده بودم چون دیگه تا حدود زیادی صورت خوشگلتو می تونستم ببینم... تا ساعت 30/5 هزار بار ساعتو چک میکردم که یه وقت دیر نرسیم... خلاصه دوباره همون اتاق سونوگرافی دکتر فریور فرزانه و من وبابا حمید مهربون ویه نی نی خابالو ک...
22 اسفند 1389

کوروش کبیر پدر معنوی تمام ایرانیان

     دوست دارم از کوروش بنویسم از فتوحاتش از منشورش که وقتی می خواهند برای وطنم بیاورندش هزار اما و اگر می آورند اما آن منشور برای ماست از ماست و تاریخ پر افتخار ماست. می خواهم از کوروش بنویسم می خواهم از فتوحاتش بنویسم اما مگر می شود از فتوحاتش قبل از انسانیت او چیزی گفت.       علاقه من به کوروش بخاطر شاهنشاه بودنش نیست ، اول بخاطر انسانیت زیادی که داشت و دوم به خاطر علاقه زیادش به ایرانه . وگرنه شاهنشاهی یعنی قدرت و قدرت بی نهایت یک شاه یعنی طاغوت و طاغوت یعنی رقابت با خدا و نفی او .    کوروش که تمام زندگی خود را وقف ایران کرد و شاید با تمام جرات بتوان گفت وسعت کنونی ای...
14 اسفند 1389