مامان منتظر
این روزها مانند تمام روزهای آمده و نیامده میگذرد و من بیش از پیش منتظرم، منتظر و مشتاق برای در آغوش گرفتن کودکی که هنوز نیامده احساس بی نظیر مادری را در وجودم زنده کرده...
این روزها متفاوت با تمام روزهای گذشته زندگیم هر روز صبح بیدار می شوم، بیدار می شوم و به محض بیدار شدن دستم را به آرامی روی شکمم می کشم وبه تو فرشته کوچولو صبح بخیر می گم...
وای که چقدر این روزها زیبا می گذرد و من چقدر ناتوان در توصیفش...
کوچولوی مامانی در طول روز باهات کلی حرف می زنم، از آرزوهایی که برات دارم از برنامه هایی که هر شب با بابا حمید برات می ریزیم، گاهی از دلتنگیهام برات می گم...
این روزها میگذرد و من میدانم که روزی دلتنگ این روزها خواهم بود...
و خداند نگهبانمان باد...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی