كوشاكوشا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره

كوشا فرشته تكرار نشدني زندگي ما

سونوگرافی تعیین جنسیت

1390/9/11 11:02
نویسنده : آتنا
8,925 بازدید
اشتراک گذاری

     کوچولوی دوست داشتنی ما, شما یه گل پسری که من و بابایی عاشقانه دوستت داریم.

از سه هفته پیش برای امروز ساعت 5 بعد از ظهر مطب سونوگرافی دکتر فریور فرزانه وقت گرفته بودم که ببینیم شما عزیزی دل دخملی یا گل پسر ...

مطب دکتر فرزانه مطب قشنگی بود با یه عالمه تابلو پروانه های خشک شده و چند تا تابلو عکس جنین در هفته های مختلف, کمی منتظر شدیم تا بالاخره نوبت ما شد هم من هم بابایی استرس داشتیم ...ززززیاد

آقای دکتر یه دکتر خیلی جدی بود که اصلا حرف نمیزد ولی شنیده بودم جزء بهترین دکترهای سونوگرافیست ایرانه که کارشو خوب بلده و برای من هم همین مهم بود...

وقتی روی تخت دراز کشیدم بابا حمید رو صندلی کنار تخت نشست و دستم رو تو دستای گرم و مردونش گرفت... دکتر یه 5 دقیقه ای دستگاه رو رو شکمم این ور اون ور می کرد و دریغ از یه کلمه حرف؛ من و بابایی هم زل زده بودیم به مونیتور روبرومون و به شیطنت های شما نگاه می کردیم و تو دلمون قربون صدقت می رفتیم... بالاخره صبرم تموم شد و پرسیدم آقای دکتر بچه دختره یا پسر؟ یه نیم نگاهی کرد و گفت میگم بهتون... این حرف یعنی ساکت بخواب و خیلی صحبت نکن:( و باززززززززززززز انتظار

زمان چیزه عجیبیه سر جلسه امتحان که هستی اگر بهت یه ربع وقت اضافه بدن این زمان اینقدر زود می گذره انگار 2 دقیقه بوده ولی وقتی منتظر شنیدن خبری به این مهمی هستی تحمل 5 دقیقه رو هم نداری و هر ثانیش 5 دقیقه می گذره...

خلاااااااااااااااااصه آقای دکتر بعد از حدود 7 یا 8 دقیقه گفت بچه پسره , کاملا سالمه و همه چی خوبه ...

صدای نفس آسوده بابا حمید رو هم من شنیدم هم دکتر فرزانه و معنی نفس راحت رو امروز به معنای واقعیش فهمیدم...

کوچولوی مامان امروز شما دقیقا 15 هفته و ٢ روزتون بود با وزن 1100 گرم و قد 10 سانتیمتر...قربونت برم عزیز دل مامانی...

از مطب که بیرون آمدیم حس می کردیم رو ابرا راه می رفتیم خدایاااااااااااااااااااااااااا شکرت به خاطر این گل پسر قند عسل آقا کوشا

و خداوند نگهبانمان باد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)